** تو می دانی **
دکتر شریعتی
|
** تو می دانی **
تو
میدانی که من هرگز به خود نیندیشیدم، تو میدانی و همه میدانند که من
حیاتم، هوایم، همه خواستههایم به خاطر تو و سرنوشت تو و آزادی تو بوده
است. تو میدانی و همه میدانند که هرگز به خاطر سود خود گامی
برنداشتهام، از ترس خلافت تشیعم را از یاد نبردهام. تو میدانی و همه
میدانند که نه ترسویم نه سودجو! تو میدانی و همه میدانند که من سراپایم
مملو از عشق به تو و آزادی تو و سلامت تو بوده است، و هست و خواهد بود. تو
میدانی و همه میدانند که دلم غرق دوست داشتن تو و ایمان داشتن تو است.
تو میدانی و همه میدانند که من خودم را فدای تو کرده ام و فدای تو
میکنم که ایمانم تویی و عشقم تویی و امیدم تویی و معنی حیاتم تویی و جز
تو زندگی برایم رنگ و بویی ندارد. طمعی ندارد. تو میدانی و همه میدانند
که شکنجه دیدن به خاطر تو، زندان کشیدن برای تو و رنج کشیدن به پای تو
تنها لذت بزرگ من است. از شادی تو است که من در دل میخندم. از امید رهایی
توست که برق امید در چشمان خستهام میدرخشد، و از خوشبختی تو است که هوای
پاک سعادت را در ریههایم احساس میکنم
|