ارزو .........پر

خدایا تو بگو چه کار کنم من دارم دیوونه میشم بشینم و پرپر شدن همه امیدمو ببینم مگه تو دوست من نیستی چرا بهم صبر نمیدی چرا دستمو ول کردی تو که تا آخرین لحظه باهام بودی چرانگفتی دارم راهو اشتباه میرم .

هنوز باور ندارم باید اون برگه را از روی دیوار بکنم پوچ و سرگردانم...چطور میخوام تو صورت آدمایی باورم داشتن نگاه کنم ..دستم به قلم نمیره با این دکمه هاهم غریبه ام آی خالق اقاقی ها خلقو بهم برگردون بذار دوباره آرامش بگیرم کاش میدونستم دوباره برم سراغ هری امامن الان حتی حوصله هبوط دکترو که یه عمر عاشق خوندنش بودم ندارم.........

آی آدما که در ساحل نشسته شاد و خندانید

یک نفر در آب جان  میسپارد