سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

به یاد آن روزها

خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان می کنم ببخش!
.
.
.
شهید چمران

یه متن از یک (دبیر زیست) در مورد کنکور:

چه بازی استادانه ای بود این سال کنکور...چه چیزها که نیاموختیم و چه آموخته ها به جان اندوخته نکردیم...بازی گزینه ها چه چیزها که به ما یاد نداد... وچقدر در تله تست ها گیر کردیم و آموختیم که نباید سطحی نگر بود...آموختیم که آنچه در نگاه اول بهترین به نظر می رسد،شاید بدترین انتخاب ممکن باشد... چقدر شنیدیم که وقت طلاست و به نیشخند می گفتیم ثانیه ای چند مثقال؟!! و چه زیبا آموختیم که اندوختن ثانیه ها بسی سخت تر ازبه دست آوردن مثقال هاست...چقدر موقع تست زدن وقت کم آوردیم و افسوس زمان از دست رفته را خوردیم تا یاد گرفتیم لحظاتمان را قدر بشناسیم...چه سالی بوداین سال کنکور...ساخته بودنش برای ساختن ما انگار...! این همه سال پای انشای (علم بهتر است یاثروت)نشستیم واندیشیدیم...و آموختیم که ارزش هیچ یک به قدراندوختن تجربه نیست.چقدر برای حل مسئله از راه طولانی پیش رفتیم واز بیراهه به جواب نرسیدیم تا آموختیم که چگونه از میان برها استفاده کنیم و چگونه هر نکته را در جای خود به کار ببریم...من که باور ندارم...باور ندارم که این همه تجربه ،فقط به سه چهار ساعت جلسه ی کنکور ختم شود...می اندیشیم که تازه قدم در جاده ی پیشرفت گذاشته ایم و کنکور،بهترین آغاز ممکن برای آن بود...

روزی انیشتین به چارلی چاپلین گفت:

می دانی آنچه باعث شهرت تو شده چیست؟

این است که تو حرفی نمی زنی و همه حرف تو را می فهمند.

چارلی چاپلین هم با خنده به انیشتین گفت:

می دانی آنچه باعث شهرت تو شده چیست؟

این است که تو با اینکه حرف می زنی هیچکس حرفهایت را نمی فهمد.