سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ساربانان مزنیدم به خدا خواهم رفت

اندکی صبر کنار بدنش گریه کنم...

اگر عـشـق نبـود

اگر عشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟

کدام لحظه‌های ناب را اندیشه می‌کردیم؟

چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می‌آوردیم؟

آری...ا

بی‌گمان پیش‌تر از اینها «مرده» بودیم اگر عشق نبود!ا

عـلـی هـمچـنان تنهاست...

...اگر می‌بینیم کسی که قلبش پر از محبت علی است و از محبت علی اشک می‌ریزد و سرنوشت جامعه‌ی آن، سرنوشت خوبی نیست و دردناک است. این نشان دهنده آنست که علی را نمی‌شناسد. این علی شناسی نیست، علی پرستی است. علی را نشناختن و محبت علی داشتن مساوی است با محبت همه ملتها بر پیامبر و معبودشان، نه چیزی بیشتر...

مشکل ما ضعف ایمان نیست، عدم معرفت علمی مسائلی است که به آن ایمان داریم و یکی از آن مسائل تشیع و اسلام است. معتقدیم ولی آنرا نمی‌شناسیم و آشنایی منطقی از آن نداریم و به مردی معتقدیم به عنوان یک امام و یک مرد بزرگ و کسی که همیشه مورد ستایش ما بوده، اما متاسفانه علی را نمی‌شناسیم. ما بیشتر به ستایش علی پرداختیم نه آشنایی با علی..."

لذت مرگ

خدا می داند ، ولی آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد ، دیگر نه می شود تقلب کرد و نه می شود سر کسی را کلاه گذاشت …
آن روز تازه می فهمیم دنیا با همه بزرگی اش از جلسه امتحان هم کوچکتر بود …
آن روز تازه می فهمیم که زندگی عجب سوال سختی بود ، سوالی که بیش از یک بار نمی توان به آن پاسخ داد …
خدا کند آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد ، روی تخته سیاه قیامت اسم ما را جز خوبها نوشته باشند …
خدا کند حواسمان بوده باشد و زنگهای تفریح ، آنقدر در حیاط نمانده باشیم که حیات یادمان رفته باشد …
خدا کند که دفتر زندگیمان را جلد کرده باشیم و بدانیم دنیا چرک نویسی بیش نیست …