سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

نه خدا هستم و نه مادر

من تنها دختری هستم که پرواز میخواهذ

آهنگ حمید عسگری

بدجوری به دلم نشست این شعر

دلم حق داری عاشق باشی ولی بدون این راهش نیست


کسی رو نمیشه بزور عاشق کرد یه وقتایی یه چیز سهمت نیست

بدترین حسی که پیش تو باشه کسی که دلش پیش تو نیست

شاید روزگار اینطوری خواسته همه چی دنیا دست تو نیست

  ادامه مطلب ...

آدمها

کوچه ها را بلد شدم ؛
خیابانها را ؛
مغازه ها را ؛
رنگهای چراغ قرمز را ؛
جدول ضرب را ؛
و دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمی شوم ،

اما ،،،
هنوز گاهی میان آدمها گم می شوم ؛
آدمها را بلد نیستم .

از خوشی های روزگار،
همین بس که آدمیزاد به همه چیز عادت می کند..
به رفتن...
به ماندن...
به داشتن ِ کسی و بعد به نداشتن ش...
به بودن...
به نبودن...
به عشق،
به بی عشقی...
به حرف زدن...
به سکوت...
به دل بستن...
به دل کندن...
به صندلی خالی...
به حضور تازه وارد...
به جای خالی اش حتی...
به خندیدن...
به گریستن...
به استرس...
به آرامش...
به بیکاری...
به کار مدام...
به دلی که دیگر تنگ نمی شود...
به قلبی که دیگر برای کسی نمی تپد...
به زندگی ای که میگذرد...
خوب یا بد...

قبل از اینکه قدم از قدم برداری،
یادت باشد که به همه چیز این زندگی عادت می کنی...
باور کن...

‏هوای حوا
از خوشی های روزگار، 
همین بس که آدمیزاد به همه چیز عادت می کند..
به رفتن...
به ماندن...
به داشتن ِ کسی و بعد به نداشتن ش...
به بودن...
به نبودن...
به عشق، 
به بی عشقی...
به حرف زدن...
به سکوت...
به دل بستن...
به دل کندن...
به صندلی خالی...
به حضور تازه وارد...
به جای خالی اش حتی...
به خندیدن...
به گریستن...
به استرس...
به آرامش...
به بیکاری...
به کار مدام...
به دلی که دیگر تنگ نمی شود...
به قلبی که دیگر برای کسی نمی تپد...
به زندگی ای که میگذرد...
خوب یا بد...

قبل از اینکه قدم از قدم برداری، 
یادت باشد که به همه چیز این زندگی عادت می کنی...
باور کن...‏

در این دنیای بی رحم "عزیز دلِ"هیچکس نشدم. دلم شکست خداوندم...لااقل "عزیز دلِ"تو باشم
بجای خواب های پریشان و زندگی طاقت فرسا،برای من هم خواب های خوش و زندگی خوب بخواه. مگر نمیگویند: خدا بد نمی دهد..خداوندم، دیگر تو نا امیدم نکن