سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

سال 1392 سال چه حیوانی است؟ و اتفاقات سال مار ...

سال 1392 سال مار و به معنی سال توقف سیاره مشتری در لانه ی خرچنگ است. سیاره زحل در برج میزان قرار می گیرد، سیاره ی مشتری پا به برج سرطان می گذارد و کیوان در عقرب و نپتون درحوت شناور است...


 

 

con68zmgou34fd9jtpu.jpg

 

ادامه مطلب ...

آیین های های جالب و خواندنی چهارشنبه سوری ایرانی

  ایرانیان در شب چهارشنبه سوری کوزه‌های سفالی کهنه را بالای بام خانه برده، بریز افکنده و آنها را می‌شکستند و کوزه نویی را جایگزین می‌ساختند. که این رسم اکنون نیز در برخی از مناطق ایران معمول است و اعتقاد دارند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم می‌کردد که با شکستن کوزه، آن بلاها دفع خواهد شد...


سال نو - کوزه نو

برای دیدن ادامه عکسها و دانلود روی این عکس کلیک کنید

ادامه مطلب ...

تبریک نوروز


11 ﻣــــﺎﻩ ﮔﺬﺷــــﺖ

ﺑﻌﻀﻴـــﺎ ﺩﻟﺸـــﻮﻥ ﺷﻜﺴـــﺖ

ﺑﻌﻀﻴـــﺎ ﺩﻝ ﺷﻜﻮﻧـــﺪﻥ

ﺧﻴﻠﻴـــﺎ ﻋﺎﺷـــﻖ ﺷـــﺪﻥ ﻭ ﺧﻴﻠﻴـــﺎ ﺗﻨﻬـــﺎ

ﺧﻴﻠﻴـــﺎ ﺍﺯ ﺑﻴﻨﻤـــﻮﻥ ﺭﻓﺘـــﻦ

ﺧﯿﻠﯿـــﺎ ﺑﯿﻨﻤـــﻮﻥ ﺍﻭﻣـــﺪﻥ

ﮔﺮﻳـــﻪ ﻛﺮﺩﻳـــﻢ ﻭ ﺧﻨﺪﻳـــﺪﻡ

ﺯﻧﺪﮔـــﻰ ﺑـــﺮ ﺧــﻼﻑ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻤـــﺎﻥ ﮔﺬﺷـــﺖ

ﺗﻘﺮﯾﺒـــﺎ6 روز ﻣﻮﻧـــﺪﻩ ،6 روز ﺍﺯ ﻫﻤـــﻪ ﺍﻭﻥ ﺧﺎﻃـــﺮﻩ ﻫـــﺎ ...!

امیدوارم نوروزی که پیش رو داری آغاز روزهایی باشه که آرزو داری.

ای عابر بزرگ که با گامهای تو ...

از انتظار پنجره تجلیل می*شود



تا کی سکوت و خلوت این کوچه*های سرد

بر چشم های پنجره تحمیل می*شود؟



آیا دوباره مثل همان سالهای پیش

امسال هم بدون تو تحویل می*شود؟



بی شک شبی به پاس غزلهای چشم تو

بازار وزن و قافیه تعطیل می*شود



«آنروز هفت سین اهورایی بهار

موعود! با سلام تو تکمیل می*شود»
__________________کوچولو

زن

زن عشق می کارد و کینه درو می کند ...

دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر.

می تواند تنها یک همسر داشته باشد

و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی!

برای ازدواجش (در هر سنی) اجازه ولی لازم است

و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ...

در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ...

او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی!

او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی ...

او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ...

او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ...

او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...؟

و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ...

و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند

چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،

زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛

گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛

سینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند ...

و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد ...!

و این رنج است