سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

نیلوفرانه

این یادداشت را بالای نوشته ی نوروز دکتر شریعتی توکتاب ادبیاتم پیداکردم ...

ای علی

ای تنهاترین زمان تنهایی من...

کاش می دانستی که من چگونه تشنه ی شنیدن کلام گوارای تو هستم و تک تک واژه های سخن شیرینت را شیره ی جانم می سازم .تو از نوروز می گویی و من در میان کلام توبه دنبال رد پای آشنای کویر (این همسایه ی جاودانه ی تو ) می گردم .

بسان کبوتری سپیدمیان اندیشه های تو پر باز می کنم و ره می گشایم به سوی شاهراه علی ( آن حریم پاک شبهای کویر )

آسمان را از نگاه تو می جویم و سکوتت را میان لحن شور انگیزت هویدا می سازم .

تواز عشق گفتی و من به واژه واژه  کلمات ملکوتیت با تمام وجود ایمان آوردم .

از تنهایی و انتظار که دم می زدی دل عاشق من هر لحظه بی تاب تر از پیش تشنه ی شنیدن می شد . 

فاطمه را ،علی را،سلمان و ابوذر و زینب  را از نگاه تو شناختم و اکنون روشنی دل تو ره گشای تنهایی من است .

آن هنگام که میان خاطراتت غوطه ور گشتم بدین کلام ایمان آوردم که علی تنهاست وچه غمگینانه به این اندیشه فرو رفتم که سلمان تو کیست ؟کیست آنکه تنهایی تو را مونس و برادر بوده است؟

هیچ ...آری هیچ کس ...

ای تنهاترین زمانتنهایی من

ای علی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد