سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

سبزه

عکس , رمان , شعر ,....


باز باران با ترانه
میخورد بر بام خانه
یادم آمد کربلا را،
دشت پرشور و بلا را،
گردش یک ظهر غمگین،
گرم و خونین،
لرزش طفلان نالان،
زیر تیغ و نیزه ها را،
با صدای گریه های کودکانه
وندرین صحرای سوزان،
میدود طفلی سه ساله
پر زناله ، دلشکسته ، پای خسته
باز باران ، قطره قطره،،
کی بباری برتن عطشان یاران
ترکنند از آن گلو را

آخ باران .. آخ باران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد