سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

سبزه

عکس , رمان , شعر ,....

دخترم هیچ کس و هیچ چیز دیگر در این جهان نمیتوان یافتکه ارزش آنرا داشته باشد که ناخن پای خود را به خاطر ان عریان کنی ،برهنگی بیماری عصر ماست . به نظر منتن عریان تو باید از ان کسی باشد که روح عریانش از ان توست. (چارلی چاپلین )

ممنون از فاطمه دوست عزیزم که الان این پیام را برایم فرستاد.

حکایت من

حکایت من ؛ حکایت کسی است که عاشق دریا بود ، اما قایق نداشت ... 
دلباختۀ سفر بود ؛ همسفر نداشت ... 
حکایت کسی است که زجر کشید ، اما ضجه نزد ... 
زخم داشت و ننالید... 
گریه کرد ؛ اما اشک نریخت ... 
حکایت من ؛ حکایت چوپان بی گله وساربان بی شترست !
حکایت کسی که پر از فریاد بود ، اما سکوت کرد ؛ تا همۀ صداها را بشنود ... !!
 اینم منم


میدانم که دامان پاک تو

جای دستان گناه آلود من نیست

خواستم برای آمدنت هزار سال آه نذر کنم

یادم آمد که تو خیلی وقت است که آمده ای

و ما هنوز در کوچه پس کوچه های تردید هوس هایمان مانده ایم

وهر روزجمعه تا غروب آفتاب را بدرقه میکنیم به امید آمدنت

می دانم که همه انتظار آمدنت لقلقه ای بیش نبوده

و پس هر دعای فرجی گناهی رنگارنگ بوده

یا صاحب زمان تو حاضری و ما غائب

 پس برای آمدن ما دعا کنید .

با رنگ های مختلف ، می پوشانم...

زشتی های درونم ، را...!!

تا شاید بتوانم آنها را ، پنهان کنم...

اما ادعایی ندارم که سرشتی زیبا ، دارم...!!

اما تویی که ، ادعای زیبایی و پاکی درون ، داری..؟!

به من بگو...!!

میخواهم از " تو " یاد بگیرم...

جنس رنگهایی که زشتی های درون خود را...

با آنها ، پوشاندی چیست..؟!

که اینچنین زیبایی قلابی ات ، خیره کننده شده؟!!



-------
مینا جعفری

اینو باور دارم 
اگــــــه یـکـــی دستتو گـــرفت و دلت لـــــرزیـــــد ... زیــــاد عجلــه نــکن !!!
یــــه روز بـــا دلت کــــاری میکــنه کــــه دستـــات بـــلرزه